- تصدق کردن
- تصدق دادن
معنی تصدق کردن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
براست داشتن، راست شمردن
درست در آمدن درست در آمدن صادق بودن: گفته شما در این مورد صدق نمی کند
درست درآمدن گفتار
پنداشتن، انگاشتن، گمان کردن، هوشیدن
سختی کردن تندی نمودن
چخیدن ستم کردن تجاوز کردن دست اندازی کردن
بهم برخوردن، پیش آمدن اتفاق افتادن
پژوهیدن بدقت ملاحظه کردن چیزی را ژرف نگریستن، کتابی را صفحه بصفحه و بدقت مطالعه کردن
مالک شدنبدست آوردن، چیزی را بمیل خود تغییر دادن
چیزی برای دفع بلا بنیازمندان دادن صدقه دادن
انگاردن انگاشتن چیزی را در ذهن آوردن انگاشتن اندیشیدن، خیال کردن فرض کردن
دلجویی کردن
گدایی کردن در یوزگی کردن
نطق کردن
راه یافتن
تجاوز کردن، دست اندازی کردن
Fancy, Figure, Conceive, Conceptualize, Imagine, Visualize
Collide
Confiscate
зачать , концептуализировать , воображать , представить , визуализировать
захватить
столкнуться
сталкиваться
конфисковать
собирать
massieren
empfinden, konzipieren, sich vorstellen, visualisieren
ergreifen
kollidieren
kollidieren